ولایت همه آبرومه..............شهادت آخرین آرزومه
ولایت فقیه موافق یا مخالف؟
با مطالعه اندکی در مورد علمای اسلام و زوایای فکری و اعتقادی آنان نشان می دهد که ولایت فقیه و حکومت اسلامی بحثی بوده که همیشه بین آنها مطرح بوده است ولی به علت شرایط تاریخی بسیاری از علما نتوانستند از پس پیاده کردن این اصل بر آیند.
این اصل از بدیهیات اسلام و فقه شیعه است. در فقه عظیم شیعه که به همه کارهای مردم پرداخته شده است و برنامه ریزی شده است به طوری که از مسواک زدن مردم تا بزرگترین برنامه های اقتصادی پیش رفته است. فقه شیعه در مورد مباحثی چون قضاوت ، اقتصاد ، سیاست ، علوم پزشکی ، عوم عقلی ، مسایل حقوقی برنامه دارد. واضح و مبرهن است که این برنامه ها بدون وجود حکومت اسلامی محقق نمی شود. و کسی منکر این اصل نیست.
در مورد علمای شیعه این موضوع وجود دارد که همه آنها با مسئله ولایت فقیه موافق بودند و همه عقیده داشتند که یک فقیه باید بر مردم ولایت داشته باشند.
با مراجعه به پایگاه های اینترنتی مرجع مانند ویکی ÷دیا مشاهده می شود که در مورد این موضوع بسیار کم لطفی شده است و ولایت فقیه را به ناشایستگی معرفی کرده است. از قصد طوری وانمود کرده است که ولایت فقیه را به جز رهبریت نظام اسلامی کسی قبول ندارد. اگر چه بعضی علما در چند و چون برقراری حکومت اسلامی توسط ولایت فقیه اختلاف نظر هایی داشته اند ولی این هیچ گاه به معنی انکار ولایت فقیه نبوده و نیست. متاسفانه مشاهده می شود که به کسانی که عمر شریفشان را در راه برقراری نظام ولایت فقیه گذاشته اند تهمت زده می شود و با ارائه یک جمله در جایی از ایشان ، سعی دارند آنها را ضد ولایت فقیه جا بزنند. بعضی علما را هم که با شخص ولی فقیه اختلاف نظر داشته اند را منکر این اصل جا بزنند.
می توانم به جرات عرض کنم که اکثریت مباحث ولایت فقیه مورد اتفاق نظر علما بوده است. بحث های حاشیه ای مثل محدوده اختیارات و نحوه تشکیل نظام از موارد اختلاف نظر بعضی فقهاست که در این مورد نیز مانند هر بحث علمی اختلاف نظر وجود دارد.
نظر امام خمینی (قدس سره) درباره ولایت فقیه
ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس یک وظیفه سنگین و مهم است نه اینکه برای کسی شان و مقام غیرعادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر برد.
نظر آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دامت برکاته) درباره ولایت فقیه
ولایت فقیه در رهبری جامعه اسلامی و اداره امور اجتماعی ملت اسلامی در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقه دوازده امامی است که ریشه در اصل امامت دارد.
نظر آقای صانعی درباره ولایت فقیه:
هنگامی که ولی امر حکمی داد مراجعه به دیگران معصیت و خلاف شرع است. حاکمیت ولی امر همه جا است و بر همه چیز مقدم است و هیچ چیز نمی تواند مقام ولی امر را تهدید کند.
(اما حیف عمل با گفتار متفاوت است)
آیت الله جوادی آملی:
در حکومتی که براساس ولایت باشد ، فقیه جامع الشرایط نائب امام عصر علیه السلام است.
بافت فقه در دوران غیبت کبری به گونه ای طراحی شده که باید حاکم و ولی برای اجرای قوانین فقهی در تمام ابواب فقه وجود داشته باشد و فقه بدون ولی فقیه ناکار آمد است. آیت الله جعر سبحانی:
مخالفت با ولایت فقیه ،
مخالفت با امام زمان (عج) است.
آیت الله بهبهانی:
فقیه نسبت به جان و مال اولی است اعم از اینکه خودش یا حاکمانی از جانب او بر امرمومنین نظارت و اقدام نمایند.
در عصر غیبت به حکم روایات و احادیث ،
امور وظایف امامت به
مجتهد جامع الشرایط واگذار شده است.
اجرای احکام الهی و پیاده کردن نظام اسلامی،
بدون هدایت و نظارت فقیه امکان پذیر نیست.
آیت الله مکارم شیرازی:
معتقدیم اداره شئون جامعه اسلامی باید از سوی خداوند باشد که خالق همه انسانها ست اجازه داده شود. (هرچند پذیرش مردم وسیله پیشرفت این هدف است) و نیز معتقدیم که ولی فقیه نماینده امام عصرعلیه السلام در زمان غیبت است. آیت الله سیّد علی سیستانی:
همه بر این عقیده محکم خود استوارند که با نظام امامت ،
هیچ مشکلی در اداره امور و اجتماع و مسائل
فرهنگی و سیاسی مردم پیش نمی آید
و ولایت فقیه هم نشات گرفته
از نظام امامت است.
آیت الله فاضل لنکرانی:
مسئله ولایت فقیه از فروع فقهی نیست
تا ما بگوییم فلان روایت دلالت دارد یا نه،
کدام روایت سندش حجت است ،کدام روایت نیست.
این یک مسئله عقلی و بدیهی است.
آیت الله دستغیب:
حکم کسی که ولایت شرعی دارد در امور عامه
که نظام جامعه و معاش مردم بر آن مبتنی است.
بر همه نافذ است،
حتی بر مجتهدین دیگر.